30 Quotes by Sadegh Hedayat

  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    همیشه زن باید به طرف من بیاید و هرگز من به طرف زن نمی روم . چون اگر من جلو زن بروم اینطور حس میکنم که آن زن برای خاطر من خودش را تسلیم نکرده ، ولی برای پول یا زبان بازی و یا یک علت دیگری که خارج از من بوده است . احساس یک چیز ساختگی و مصنوعی را میکنم . اما در صورتیکه اولین بار زن به طرف من بیاید ، او را میپرستم.

  • Tags
  • Share

  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    For some reason all activity, all happiness on the part of other people made me feel like vomiting. I was aware that my own life was finished and was slowly and painfully guttering out. What earthly reason had I to concern myself with the lives of the fools, the rabble-people who were fit and healthy, ate well, slept well, and copulated well and who had never experienced a particle of my sufferings or felt the wings of death every minute brushing against their faces?

  • Tags
  • Share


  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    تمام کوشش او بیهوده بود. اصلا نمی دانست چرا دویده، نمی دانست به کجا می‌رود، نه راه پس داشت نه راه پیش.

  • Tags
  • Share

  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    اگر ما از حماقت مردم استفاده می‌کنیم، گناه از ما نیست، چشم‌شان کور شود و دنده‌شان نرم، اگر شعور دارند بزنند و پدرمان را در بیاورند ولی حالا که قلدر پرستند پس فضولی موقوف، بیخود قیافه حق به جانب به خود نگیرند.

  • Tags
  • Share

  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    این زن‌های دو به‌هم‌زن کینه‌جو و بدزبان که با چشم‌های کنجکاو ﺍز ﻻی در، ﺍز پشت پنجرهٔ خودشان گوش‌به‌زنگ هستند و منتظرند روی یک نفر لک بگذﺍرند. این همه مردمان بدجنسی که در دنیا پیدﺍ می‌شوند و فقط ﺍز سرگردﺍنی و بدبختی دیگرﺍن لذت می‌برند.

  • Tags
  • Share

  • Author Sadegh Hedayat
  • Quote

    همین روزی پنج بار دولا و راست شدن جلو قادر متعال که باید به‌زبان عربی با او وراجی کرد کافی است که آدم را توسری‌خور و ذلیل و پست و بی‌همه‌چیز بار بیاورد.

  • Share