آخ، کاش که دوستی داشتم، دوستی در یکی از اتاقهای زیرشیروانی داشتم که الآن در پرتو شمعی در حال تعمق و تفکر نشسته بود و ویولن خود را در کنار آن گذارده بود. حتماً در این سکوت شب به نرمی بر سرپنجه پا پیشش میرفتم، بدون صدا از آن پلههای زاویهدار به بالا میخزیدم و غافلگیرش میکردم و آن وقت با گفتوگوهای شیرین و موسیقی این چند ساعت شب را با هم جشن میگرفتیم
-Hermann Hesse
Select a background
More quotes by Hermann Hesse
Popular Authors
A curated listing of popular authors.